نوشته شده توسط : f



:: بازدید از این مطلب : 355
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 آبان 1390 | نظرات ()
5
نوشته شده توسط : f

تذهیب ، هنری الهام از طبیعت

تذهیب هنر ایرانی

محمد طریقتی نگارگری است كه با خط و نقاشی،‌جلوه‌گر زیبایی‌هایی است كه از طبیعت نشأت می‌گیرد.

او متولد سال1337 در شهرستان رودسر استان گیلان است و اكنون 32سال می‌شود كه به تذهیب، تشعیر، گل و مرغ و نقاشی ایرانی می‌پردازد.او در این مدت حدود268 جلد كتاب ادبی، هنری و36 جلد آلبوم را تذهیب و تشعیر كرده است.

این به جز پوسترها و قطعه‌های خوشنویسی شده‌ای بوده كه به مناسبت‌های مختلف كار تذهیب آن به وی گذار شده است. او چندی مسئولیت نمایشگاه‌های انجمن خوشنویسان ایران را نیز برعهده داشته است. با او درباره تذهیب و جایگاه این هنر اصیل در كشور صحبت كرده‌ایم كه می‌خوانید.

• پس از 25سال فعالیت در زمینه نگارگری، هنر را چگونه تعریف می‌كنید؟

البته هنر را به طور جامع و مانع نمی‌توان تعریف كرد. هرچند تعاریف متعددی از هنر شنیده باشیم اما باید به این نكته توجه كنیم كه هنر كیفیتی است معنوی و فقط خواص و آثارش را می‌توان تعریف كرد ولی ماهیت هنر قابل تعریف نیست؛ مثل روح انسان كه قابل تعریف نیست ولی می‌توانیم آثار و خواص روح را بیان كنیم. به طور كلی هنر بخشی از فرهنگ است و فرهنگ بدون هنر مفهوم ندارد؛ همانطور كه هنر بی‌فرهنگ مفهومی ندارد.

این دو از حیث هدف و مقصد، اشتراك و خویشاوندی دارند. هدف فرهنگ، كمال است؛ یعنی رهایی از آنچه پلید، دست‌پاگیر و محدود‌كننده است اما منشأ هنر احساس انسان است؛ البته احساس متعالی انسان. این را نیز بگویم هنر همیشه از علم یك گام جلوتر بوده است. هنر در عمق روح هنرمند در آن سوی دست نیافتنی پرواز می‌كند. مدت‌ها قبل از اینكه علم بتواند به ماورای جو دسترسی پیدا كند هنرمندان عالم هنر و خیال خود، انسان را به كهكشان‌ها برده بودند؛ جایی كه انسان تصور آنجا را هم نمی‌توانست بكند چه برسد به آنكه در عالم خارج به آن دسترسی پیدا كند.

محمد طریقتی نگارگری است كه با خط و نقاشی،‌جلوه‌گر زیبایی‌هایی است كه از طبیعت نشأت می‌گیرد.

یك نكته بسیار مهم دیگر در هنر نهفته است و آن عبارت است از نقشی كه هنر در جهت دادن به زندگی فرد و جامعه دارد. گفتیم منشأ هنر احساس انسان است، تا احساس نباشد انگیزه نیز نیست و تا زمانی كه انگیزه‌ای نباشد عمل نیز نخواهد بود و از آنجایی كه عمل در زندگی انسان و سرنوشت جامعه و قوم نقش اساسی را ایفا می‌كند پس هنر به عنوان اینكه احساس را زنده می‌كند و به عمل می‌رساند مورد توجه بوده است. خلاصه اینكه هنر و فرهنگ یك هدف مشترك دارند كه همانا به كمال رساندن انسان و جامعه است.

• با این تعریف جامع از هنر، خاستگاه نگارگری ایرانی و به خصوص تذهیب را چگونه می‌بینید؟

نگارگری در ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام یك خمیرمایه توحیدی داشته و به‌طور كل ممزوج شده از مبدا وجود حضرت باری‌تعالی است. قبل از اسلام كتاب مانی مثل ارژنگ یا ارتنگ یك نوع انتقال معنوی بوده است.

این كتاب پایه اصلی هنر كتاب آرایی یا تذهیب بعد از اسلام است. بعد از اسلام بهترین جلوه‌های نگارگری را آرایه‌بندی كلام آسمانی می‌بینیم. در این دوره در جامعه ایران هنرمندان با نهایت علاقه و اردت در جهت هرچه باشكوه‌ جلوه‌دادن كلام الهی سعی و اهتمام از خود نشان دادند و به همین منظور از بهترین مصالح نیز استفاده كردند. این امر در انتخاب بهترین طرح‌‌ها نیز بی‌تاثیر نبوده است. نگارگر ایرانی اغلب از طرح فصل بهار كه نماد جنت و فردوس است در كتاب‌آرایی كلام آسمانی یا قطعات خوشنویسی استفاده كرده است. گل و برگ و سبزه‌هایی كه با شادابی در حواشی اجرا می‌شود برداشتی است كه هنرمند از طبیعت و محیط خود دارد، البته این برداشت‌ها سلیقه‌ای است.

از همان آغاز هنرمندان این سرزمین كوشیده‌اند نقش‌‌هایی بنگارند كه كنایه و نشانه‌هایی از اشكال و اشیای دوروبر آنها باشد. اینگونه نگاره‌ها نه‌تنها اشیاء را به شكل انتزاعی نشان می‌دهد بلكه جنبه‌ عاطفی آنها را نیز جلوه‌گر می‌سازد و چون این نقش‌ها بر باورهای دینی استوار است ژرف‌ترین تاثیر را پدیدار می‌سازد. باید باورداشت این‌گونه از هنر تنها برای خوشایندی چشم یا شادی ذهنی شكل نمی‌گیرد بلكه مضامینی بسیار ژرف‌تر دارد كه نشانه ارادت هنرمندان به مذهب و كلام الهی یا معصومین است.

• هنر نگارگری ایرانی- اسلامی كلا به چند بخش تقسیم می‌شود؟

نگارگری را كلا می‌توان به 4 بخش تذهیب، تشعیر، گل و مرغ و مینیاتور تفكیك كرد.

تذهیب، یا همان آرایه‌بندی یا كتاب‌آرایی است یا به عبارتی به‌زرگرفتن، طلاكاری، طلااندودكردن و زراندودكردن نیز اطلاق می‌شود. هر گاه هنرمندی با استفاده از رنگ‌های جسمی مثل گواش یا رنگ‌های روحی مانند آبرنگ شفاف، مجموعه‌ای از طرح‌های اسلیمی همچون درخت، گل و غنچه یا برگ‌ها را در حواشی كتاب‌های مذهبی، مرقعات تاریخی یا قطعات خوشنویسی به نمایش گذارد تذهیب‌كاری یا كتاب‌آرایی كرده است. پیشینه هنر تذهیب در ایران به دوره ساسانی برمی‌گردد.

منبع الهام هنر خطاطی كه در طول تاریخ اسلام همواره حضور دارد مذهب است چون كه قرآن نزد مسلمانان منزلتی عظیم دارد.

ظهور اسلام و گرایش هنرمندان به دین اسلام باعث به‌وجود آمدن نوعی هنر شد كه الهام آن از طبیعت بود و به آن حركت اسلیمی یا ختایی می‌گویند كه بعدها این هنر به مكتبی مستقل نامگذاری شد كه همان تذهیب است. تشعیر هم‌نوعی از تذهیب است كه طرح آن گرفت‌وگیر یا جنگ حیوانات است. این حیوانات خواه پرنده باشند، خواه‌ دو غزال یا دو حیوان درنده، فرقی نمی‌كند. اما خطوط تشكیل‌دهنده در این نقش‌ها بسیار ظریف‌تر از قبلی و با تار مویی از گربه یا سنجاب یا سمور اجرا می‌شود. این روش هم یا مطلاست یا الوان.می‌توان گفت این هنر از نقش‌برجسته‌های حیوانات در طاق‌بستان و تخت جمشید كه به طرز زیبایی حجاری شده الهام گرفته شده و در نهایت كاربرد آن را در هنر تشعیر می‌بینیم.

مینیاتور برای تزئین كتب خطی، گیاه‌شناسی، فیزیك، نجوم و مخصوصا دیوان‌های شعر به كار رفته است و احتمال بسیار دارد كه از شعر كه از تخیل برخوردار است الهام گرفته شده باشد.

• در كتاب‌آرایی مذهبی مثل قرآن یا قطعات خوشنویسی از كدام فرم بیشتر استفاده می‌شود؟

در كتاب‌آرایی مذهبی یا قطعات خوشنویسی كه به نوعی به مذهب ربط داده می‌شوند یا به نوعی پیام مذهبی دارند اغلب از طرح‌های اسلیمی، ختایی، تذهیب و گل و مرغ استفاده می‌شود. پایه طرح‌های اسلیمی همان‌طور كه از نامش پیداست شاخه، برگ، ساقه و كلا تنه درختی است مارپیچ‌گونه برگی و گلدار كه به طرز ویژه و اغراق‌آمیز عارفانه با ریتم خاص منظم و سیستماتیك توسعه و گسترش می‌یابد. جالب اینكه این هنر زیبا و این حركت هنرمندانه عالمگیر شد و در نیمه اول قرن شانزدهم به طور مقتدری وارد هنر كشورهای اروپایی از جمله ایتالیا، فرانسه، آلمان و اسپانیا شد؛ هرچند این تاثیرپذیری در اسپانیا به سختی شكل گرفت. با این حال هنر اسپانیایی بیشتر اسلامی است اما براساس گونه‌ای از آن كه نام مورسك برایش نهاده اند.

این هنر آنچنان دقیق و منضبط نیست و وحدت شكلی آن چندان سختگیرانه و مقید نبوده چرا كه ساختار اسلیمی را با عناصر دیگری تركیب كرده‌اند. با این حال سبك اسلیمی به غرب نیز شتافت. غرب هم با توجه به سیاست‌های استعماری‌اش آنچنان كه هر تازه‌وارد خوب را به نام خود ثبت می‌كند اسلیمی را نیز مال خود كرده و با نام مورسك به شیوه جدیدی بنا كرد.

• خط و كتابت چطور در كنار هم یك هنر زیبا به نام مذهب را بنا نهادند؟

منبع الهام هنر خطاطی كه در طول تاریخ اسلام همواره حضور دارد مذهب است چون كه قرآن نزد مسلمانان منزلتی عظیم دارد.

منبع : همشهری



:: بازدید از این مطلب : 382
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 آبان 1390 | نظرات ()
4
نوشته شده توسط : f

در تذهیب، به مانند هر هنر دیگر واژگانی وجود دارد که برای یک تذهیب آموز، آگاهی بر آن واژگان ضروری است. کتاب «قانون الصور» در بیان شماری از این واژگان می نویسد:

چنین کرد اوستادم رهنمایی که هست اسلیمی و دیگر ختایی

ز ابر و داغ اگر آگاه باشی چو نیلوفر فرنگی خواه باشی

مکن از بند رومی هم فراموش کنی چون اسم هر یک جای در گوش

در واقع، ابرک ، اسلیمی (اسلامی)، ختایی، داغ، فرهنگ، فصّالی، گره و ... اصول مترتب بر هنر تذهیب هستند که در اینجا تعریف موجزی از آنها می آید و سپس، در بخش چهارم از آن اصول به طور مشروح سخن گفته می شود.

ابرک

ابرک دایره هایی کوچک و به هم پیوسته است که در کناره ی صفحه ی کاغذ، نقاشی می شود و شکل ابر کوچک را نمودار می سازد.

اسلیمی (اسلامی)

اسلیمی تداوم هنر نقاشی دوره ی ساسانی و تکامل آن در دوره ی هنر اسلامی است. با نفوذ اسلام در ایران، تزئین قرآنها و کتابهای مذهبی اسلامی با نقشهای اسلیمی رواج یافت.

 

واژگان تذهیب (بخش دوم)

بند اسلیمی

بند اسلیمی همان بند رومی را گویند که به هم وصل می شود و زیبایی خاصی دارد.

تاج

تاج طرحی است در بالای صفحه ی تذهیب که شکل تاج را دارد و به گونه های مختلف است. از تمامی و یا نیمی از طرح تاج در تزئین سرلوحه ی کتابها استفاده می شود و نیم تاج، همان طور که از نامش بر می آید، 2/1 تاج است که در یک صفحه طراحی می شود.

ترصیع

ترصیع به معنای گوهر نشاندن است و در تذهیب، با نشاندن جواهر در جای گل و بوته، صفحه های تذهیب را به زیباترین شکل آذین می کنند.

اگر این کار از نظر مادی ممکن نباشد، تمامی صفحه ها و به ویژه صفحه های شروعی و پایانی کتاب را با طلا، شنگرف، لاجورد و زنگار تذهیب کامل می کنند. به صفحه ای که به صورت ترصیع تذهیب شده است «مرصع» گویند.

 

واژگان تذهیب (بخش دوم)

ترنج

ترنج نقشی است که از بند و شاخه ی اسلیمی و به اندازه های بزرگ، متوسط و کوچک تشکیل می شود. ترنج، گاه در حاشیه و گاه در سرلوحه ی صفحه های مُـذهـّب قرار می گیرد و نامهایی متفاوت می یابد. نصف یک ترنج را نیمه ترنج گویند که جدا از ترنج ، سر ترنج دربالا و یا پایین آنها قرار دارد و سرترنج، ترنجی بسیار کوچک است که در بالای ترنج اصلی قرار می گیرد و با یک خط کوتاه به ترنج اصلی وصل می شود.

جدول

جدول خطوطی بر دورادور صفحه ی مُذهـّب یا منقش است که گونه های مختلف دارد. کاربرد واژه ی سیم کشی به جای جدول درست نیست.

ختایی

ختایی از جمله نقشهای اساسی هنرهای تزئینی ایرانی است که از ترکیب گل، غنچه و برگ پدید می آید و هر گردش موزون آن را یک بند می خوانند.

داغ

داغ ، نشان طرحی است که بر روی کاغذی دیگر آمده باشد.

دهن اژدر

دهن اژدر، نقشی است که به شکل دهان اژدها نمودار می شود. ظاهراً این نقش از دوره ی تیموریان رواج یافته است.

سرلوحه

سرلوحه ، سر صفحه ی اول کتاب و یا طرحی مُذهـّب و منقش است که در متن آن ، سرفصل کتاب را می نویسند. اغلب کتابهای قدیمی دارای سرلوحه بودند . بر سرلوحه، شکل گل و برگ ریز و نرمی نقش می شود.

سنجاق نشان

سنجاق نشان، نشان کردن بعضی زمینه های طلا با سنجاق است که انجام آن بر روی گره بندی، طرح را بسیار زیبا می کند. در قدیم، گاهی برای آنکه رنگ طرح را دگرگون سازند از این روش استفاده می کردند ، چون فشار سنجاقهای مخصوص بر روی زمینه ی طلا ، سبب تغییر رنگ صفحه ی مُطـّلا می شود. این روش در دوره ی قاجار بیشتر مرسوم بود.

شرفه

شرفه خطوطی است که به دور شمسه رسم می شود، آن را خورشیدسان می کند و اغلب به رنگ لاجورد و منقوش است. بیشتر اوقات، در بالای شرفه طرحی اسلیمی و یا ترنجی بسیار کوچک، فقط با یک رنگ، می آید.

شمسه

شمسه ، ترنج مرصعی از طلا و لاجورد است که گونه ی بزرگ آن در پشت صفحه ی اول کتابهای مُذهـّب پرکار یعنی در سر آغاز کتاب و قبل از ترصیع و سرلوحه نقش می شود. این آذین به شکل دایره و یا چند ضلعی است و چون خطوطی مانند شعاعهای خورشید از اطراف آن پراکنده می شود، به آن شمسه می گویند. اگر چند شمسه در حاشیه ی کتاب و یا در کنار نقش اصلی بیاید، آنها را به وسیله ی خطی کوتاه به یکدیگر وصل می کنند. دراین صورت شمسه ها شرفه ندارند.

فرنگی

به گل و بوته هایی که برگهایی پهن، آنها را فرا گرفته باشند فرنگی گویند. از آنجا که این برگها در کنده کاریهای زمان ساسانی دیده می شود کار برد واژه ی فرنگی در مورد آنها درست نیست.

فصّالی

فصّالی بسته هایی را گویند که در گردش اسلیمی و ختایی – بیشتر اسلیمی – از داخل یکدیگر رد شده باشند و به وسیله ی ترنجهایی کوچک ، خطوط را از یکدیگر جدا سازند و در عین حال آنها را به یکدیگر وصل کنند. به این اتصالهای اسلیمی و ختایی فصّالی گفته می شود.

کتیبه

به سرلوحه های کوچک که در متن آنها، عناوین مختلف کتاب را به رنگ طلایی با شنگرف و یا سفید می نویسند کتیبه گفته می شود.

کتیبه ی سرلوحه

کتیبه ی سرلوحه نوشته ای با زر و یا سفیداب است که با سرلوحه ها می آید. گاهی این نوشته به خط کوفی مشکول است.

کمند زرین

کمند زرین ، خط زیبا یا گل و برگهایی است که دور طرح را فرا گرفته باشد. گردش این گل و برگها به رنگ طلایی است. گاهی اوقات، به جدول نازکی از طلا که دو جدول مشکی اطراف آن را گرفته باشد نیز کمند زرین می گویند.

گره

گره ، که کناره ی تذهیب به جای جدول به کار می رود، طرحی به صورت زنجیرهای به هم پیوسته است. گاهی اوقات، به محل اتصال قسمتهای مختلف یک طرح نیز گره می گویند.

لچک ترنج

یک به چهار ترنج را که در گوشه ی صفحه ی نقاشی آمده باشد، لچک ترنج گویند.

لچکی

لچکی طرحی است که در گوشه ی صفحه به صورت سه گوش می آید و در خوشنویسی ها بیشتر در گوشه ی خطوط دیده می شود.

واگیره

واگیره یک قسمت از یک طرح بزرگ است. برای مثال اگر بخواهیم شمسه ای را طراحی کنیم، اول آن را به چند قسمت تقسیم می کنیم و طرح را در یک قسمت آن که واگیره نام دارد، پیاده می کنیم. این طرح در قسمتهای دیگر تکرار می شود.



:: بازدید از این مطلب : 326
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 آبان 1390 | نظرات ()
3
نوشته شده توسط : f

ابزارهای تذهیب

 

نقاشان و مذهّبان قدیم، خود ابزارهای كار خویش را آماده می كردند و در این زمینه، تجربه ها آموخته بودند كه این تجربه ها سینه به سینه نقل می شد. اما، بعدها این روش پسندیده به فراموشی سپرده شد و اكثر رموز كار از شاگردان مخفی ماند. چنان كه تا به حال كتابی جامع در این باره نوشته نشده است.

برای تذهیب، نیاز به این ابزارهاست: قلم مو، طلا و نقره، مهره، كاغذ آهار مُهر شده، كاغذ پوستی، كالك و یا طرح سوزنی، رنگ، پرگار، ترلینگ و خط كش.

قلم مو

قلم مو را از موی سمور و موی پشت گردن گربه – بین دو كتف تا روی دم – درست می كنند. اغلب، موی زیر گلوی گربه را برای تهیه قلم مو مناسب دانسته اند؛ اما این نظر نادرست است.

روش درست كردن قلم مو یكسان است، ولی سلیقه ها متفاوت است. پس از چیدن مو از پشت گردن گربه، موها را با شانه ی كوچك و ویژه این كار از ته شانه می زنند تا تمامی كركها از ته آن خارج شوند. موهای شكسته را نیز از موهای سالم سوا می كنند و بیرون می ریزند. نوك موها را به اندازه مورد نیاز، وارد قالب می كنند. برای آنكه نوك موها در قالب نظم یابند و در یك خط قرار گیرند، ته قالب را به جای هموار می زنند. آنگاه موها را از قالب در می آورند، خیس می كنند، ته آنها را با نخ می بندند و نوكشان را از انتهای شاه پركبوتر – این پر را قبلا تمیز كرده اند و نوك آن را بریده اند – رد می كنند تا موها به نوك شاه پر برسند. پس از بیرون آوردن مقدار موی مورد نظر از نوك شاه پر، انتهای پر را چسب می ریزند و دسته ای را كه ساخته اند به آن می چسبانند. اینك، قلم مو برای نقاشی كردن آماده است.

در قدیم، نقاشان بهترین قلم موها را می ساختند. این قلم موها كمی بلندتر و نوك تیزتر از قلم موهای امروزی بودند. این مساله را از چگونگی خطوط آمده در نقاشیهای قدیمی می توان دریافت. زیرا در این نقاشی ها ، پردازها كمی كشیده تر از پردازهای نقاشی هایی بودند كه در خَـلق آنها از قلم موی گندمی شكل و كوتاه استفاده می شود.

امروزه، جنس قلم موهای ساخته ی اروپا از موی سمور و سنجاب است كه البته، موی سنجاب به قلم مو كیفیت بهتری می دهد. اما در كشورهای جهان سوم از هر گونه موی موجود و در دسترس استفاده می شود. چنانكه در چین، انواع قلم مو با موهای مختلف و برای كاربردهای گوناگون تهیه می شود.

طلا و نقره

از طلا برای زیباتر كردن و هماهنگی بیشتر بخشیدن به یك طرح تذهیب استفاده می شود. در قدیم، به ویژه در عهد سلجوقی، ورق طلا را بر روی كاغذ می چسباندند و سپس، طرح هایی را بر روی آن پیاده می كردند. این رویه ی كار، به خصوص در هنر كتاب آرایی مصریان، بسیار دیده شده است.

بعدها، طلا را به وسیله ی سریشم و یا عسل حل می كردند ( عسل بهتر و راحت تر طلا را حل می كند) . سپس آن را می شستند، پاك می كردند و بعد از زدن بر روی كاغذ مورد نظر، آن را مهره می زدند و براق می كرد كه به آن پخته می گفتند و یا آنكه طلای حل شده را مهره نمی زدند و در نتیجه، رنگ طلایی مات به دست می آمد ( طلای خام ) كه امروزه این روش همچنان مرسوم است.

گاهی، طلا را با وسیله ای مانند سنجاق فشار می دادند تا فرورفتگی ایجاد شود كه به آن «سنجاق نشان» می گفتند. این روش بیشتر در دوره ی قاجار مرسوم بوده است.

نقره هم برای رنگین تر كردن و متفاوت ساختن رنگهای تذهیب كاربرد دارد. نقره را به مانند طلا كوبیده و بعد با سر یشم و یا عسل حل می كردند. با افزودن نقره به طلا، رنگهای متفاوت به دست می آید. امروزه، از دفترچه های طلا كه از اروپا وارد می شود استفاده می كنند.

مهره

مهره را برای صیقلی كردن كاغذ و یا برای مهره زدن و براق كردن طلا و نقره به كار می برند. جنس مهره از عقیق و گاهی از یشم است. عقیق یمنی، بهترین عقیقی است كه برای این كار مصرف می شود و عقیق های سلیمانی ایرانی، مصری و هندی نیز استفاده می شوند. امروزه، عقیق هندی بیشتر در دسترس است . این مهره ها به شكلهای گوناگون شاخی، سوزنی، تخت، پهن و ... ساخته می شوند و هر یك كاربرد خاص خود را دارند.

مهره هایی كه برای صیقلی كردن كاغذ به كار برده می شوند بیشتر از صدفهای دریایی بزرگ هستند. در كتابخانه های سلطنتی از مهره های بزرگی استفاده می شده است كه نمونه ی قدیمی آن در موزه ی توپقاپو سرای تركیه مضبوط است.

كاغذ

امروزه برای پیاده كردن طرح از روی كاغذ فرعی ِ طراحی شده بر روی كاغذ اصلی ، از كاغذ پوستی یا كالك استفاده می شود ، ولی در قدیم این گونه نبوده است. در گذشته، طرح نقش شده بر روی كاغذ را به وسیله سوزن، سوراخ سوراخ می كردند. سپس، طرح سوزنی را روی كاغذ اصلی می گذاشتند و كیسه پارچه ای را كه داخل آن مقداری خاكه ذغال بود بر روی طرح سوزنی می زدند. بدین ترتیب، طرح اصلی از لای سوراخ ها بر روی كاغذ اصلی نقش می بست. پس از پاك كردن خاكه های اضافه، طرح اصلی را با رنگ قهوه ای كم رنگ، قلمگیری می كردند. طرحی را كه از كاغذ سوزنی بر روی كاغذ اصلی منتقل می شد «داغ» می گفتند.

امروزه، قلمزن های اصفهان، شیراز، تهران و شماری از دیگر شهرهای ایران از همین روش استفاده می كنند. كاربرد واژه ی كپی كردن، برای عمل برگرداندن طرح از روی كاغذ فرعی بر روی كاغذ اصلی، رایج است.

رنگ

رنگ از جمله مبحث های مهم نقاشی و تذهیب است. در گذشته، نقاشان و مذهّبان رنگهای مورد نیاز را خود با سختی فراوان، تهیه و آماده می كردند. فقط در دربار سلاطین، رنگسازان به نقاشان در این زمینه یاری می دادند. بدین سبب، نقاشان در زمینه ی رنگسازی و تركیب رنگ ها بسیار آزموده و دانا بودند.

امروزه به دلیل در دسترس نبودن تجربه های پیشینیان و كم تجربگی اكثر پژوهندگان داخلی و خارجی، درك نادرستی از فن رنگسازی گذشته وجود دارد. برای مثال اندیشه آمیختن رنگ سفید با لاجورد، برای كم رنگ كردن این سنگ ، درست نیست. لاجورد سنگی است بسیار خوشرنگ و زیبا كه از دوره های ماقبل تاریخ، در ساخت زینتهایی چون گردن بند، انگشتری ، نشانها و لولها به كار می رفت. در قدیم، لاجوردشویان ایرانی، این سنگ را از بدخشان افغانستان می آوردند و می كوبیدند. آنان با سایش و شستن لاجورد، طی زمان كوبیدن این سنگ، رنگهای آبی متفاوتی از كم رنگ تا پررنگ را به دست می آوردند. از این رو، برای كم رنگ شدن لاجورد نیازی به افزودن رنگ سفید به لاجورد نیست، مگر در مواقعی كه به رنگ آبی خیلی روشن احتیاج باشد.

گل اخرا، گل ماشی، زرنیخ سیاه ، سرخ و سبز، لاجورد، نیل، زنگار، سبز سیلو، شنگرف، سورنج و سفید رنگهایی هستند كه در قدیم كاربرد داشتند.

پرگار، ترلینگ، خط كش

پرگار، ترلینگ، خط كش از دیگر ابزارهای مورد استفاده در هنر تذهیب هستند كه در قدیم، در نهایت زیبایی و استحكام، در ایران ساخته می شدند.



:: بازدید از این مطلب : 342
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 آبان 1390 | نظرات ()
2
نوشته شده توسط : f

استادان تذهیب، این هنر را در قسمت‌های مختلف متون مذهبی از جمله مصحف شریف و كتب ادعیه به كار می‌برند تا به صفحه‌های آن‌ها زیبایی دیداری ببخشند.

هنرمندان تذهیب‌گر، كناره‌ و اطراف صفحه‌ها را با طرح‌هایی از جمله شاخه‌ و بندهای اسلیمی و ختایی، ساقه، گل‌ها و برگ‌های ختایی، شاخه‌های اسلیمی مزین می‌كنند.

شاید بتوان تاریخ آرایش و تذهیب قرآن را هم‌زمان با نوشتن آن دانست به این معنی كه در ابتدا به منظور تعیین سر سوره‌ها، آیه‌ها، جزوه‌ها و سجده‌ها آن را به نوعی تزئین می‌كردند، رفته رفته علاقه مفرط مسلمانان به قرآن، هنرمندان را بر آن داشت تا در تذهیب آن دقت بیشتری به كار برند.

پیشینه آذین و تذهیب در هنر كتاب آرایی ایران به دوره ساسانی می‌رسد، بعد از نفوذ اسلام در ایران، هنر تذهیب در اختیار حكومت‌های اسلامی و عرب قرار گرفت و «هنر اسلامی» نام یافت اگرچه زمانی این هنر از بالندگی فرو ماند، اما مجدداً پویایی خود را به دست آورد

دقیقا نمی‌توانیم بگوییم منشاء این هنر ایران است، اما آن‌چه مسلم است این است كه این هنر از دوران ساسانیان به صورت گچبری‌های دیوار و حتی پیش از آن به صورت نقوش روی سفالینه وجود داشته‌ است كه بعد از اسلام این نقوش و حجاری‌ها وارد كتاب‌ها می‌شود و بیشتر خودش را نشان می‌دهد.

از طرز تذهیب و آرایش قرآن‌هایی كه قبل از قرن سوم هجری تدوین شده اطلاع چندانی در دست نیست، قرآن‌ها نفیس غالباً به دستور سلاطین و امراء وقت تهیه می‌شد و هنرمندان سعی می‌كردند آن‌را كه به‌طرز بسیار عالی آرایش كنند.

قدیمی‌ترین قرآن‌های باقی مانده، نقش و تزئین آن‌ها تقریباً یكنواخت بوده فقط در صفحه اول و گاهی دو صفحه آخر با نقوش هندسی آرایش می‌شدند، سر سوره‌ها نیز غالباً دارای نقوش تزئینی بوده و عموماً در سمت راست آن‌ها یك یا چند گل درشت و ترنج طرح می‌زدند.

شروع سوره و اسم آن را هم به قلم زر می‌نوشته‌اند و نقطه‌های حروف را با رنگ قرمز و سبز یا زعفران و آب طلا مشخص می‌كردند، محل حزب و سایر علامات هم به همین شیوه مزین می‌شد.

پیشینه آذین و تذهیب در هنر كتاب آرایی ایران به دوره ساسانی می‌رسد، بعد از نفوذ اسلام در ایران، هنر تذهیب در اختیار حكومت‌های اسلامی و عرب قرار گرفت و «هنر اسلامی» نام یافت اگرچه زمانی این هنر از بالندگی فرو ماند، اما مجدداً پویایی خود را به دست آورد، چنان‌كه در دورهٔ سلجوقی مذهـبان، آرایش قرآن‌ها، ابراز و ادوات، ظرف‌ها، بافته‌ها و بناها را پیشه خود ساختند و چندی بعد، در دوره تیموری این هنر به اوج خود رسید و زیباترین آثار تذهیب شده به وجود آمد.



:: بازدید از این مطلب : 333
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 آبان 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : f

در فرهنگ‌های فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره‌ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده‌است که این، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. لغت تذهیب واژه ای عربی است و مصدری از «ذهب» در باب تفعیل است. ذهب به معنای طلاست و تذهیب به معنای طلاکاری و زراندود کردن است از طرفی رنگ طلایی در هنر تذهیب به‌عنوان رنگ درخشانی است که ارزش ویژه ای دارد برای همین تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته‌اند. به هر حال تذهیب را می‌توان مجموعه‌ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جُنگهای هنری و قطعه‌های زیبای خط به کار می‌برند. استادان تذهیب این مجموعه‌های زیبا را در جای جای کتابها به کار می‌گیرند تا صفحه‌های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره‌ها و اطراف صفحه‌ها، با طرحهایی از شاخه‌ها و بندهای اسلیمی، ساقه، گلها و برگهای ختایی، شاخه‌های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و... مزین می‌شوند.


 

مکتب‌های تذهیب [ویرایش]

نمونه‌ای از تذهیب در یک کتاب لاتین مربوط به سال ۱۴۰۷ میلادی - اثر نگارگری بلژیکی

تذهیب، همچون نقاشی، دارای مکتبها و دوره‌های خاصی است؛ چنانکه می‌توان از مکاتب سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال، در مکتب تیموری، شعبه‌های شیراز، تبریز، خراسان و... را می‌توان تمیز داد و در واقع، تفاوت در رنگ‌ها، روش قرار گرفتن نقش‌ها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقش‌ها در مکتب‌های مختلف، عامل این تفاوت است. برای نمونه، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتب‌ها بازشناخته می‌شود. چون، در مکتب بخارا از رنگ‌های زنگار، شنگرف، سورنج و سیاه استفاده می‌شده‌است، در صورتی که در مکتبهای دیگر، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته‌است.

می‌توان گفت تذهیبهای دوره‌های مختلف، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره‌ها هستند: تذهیب سده چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه، سده‌های پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم، سده هشتم ه.ق پرشکوه و نیرومند و سده‌های نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند.

بررسی آثار تذهیب شده دردوره‌های گذشته، بر تأثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی- حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دورهٔ صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند است.

در ترکیه عثمانی، هنرمندان مذهّب زیاد جلوه نکردند و اگر این هنر در آن سرزمین رشدی کرد، به خاطر هنرمندان ایرانیی بود که با مهاجرت به ترکیه عثمانی، بنیانگذار مکتب هنری در آن دیار شدند. در کشورهای عربی نیز، به سبب بازگشت هنرمندان ایرانی از آن کشورها، هنر تذهیب اوجی نیافت.

در واقع، هنر تذهیب ایران در دنیا یگانه‌است. در اروپا، به نوعی از آذین و آرایش، تذهیب می‌گویند و تذهیب ایرانی را با آن مقایسه می‌کنند؛ اما تذهیب اروپایی با تذهیب به شیوه ایرانی، به طور کلی، فرق دارد. آذینهای تذهیب اروپایی از ساقهٔ درختی مانند مو و برگهای رنگین تشکیل شده‌است و در کنار آنها، گاهی پرندگان، حیوانها، صورتهای گوناگون انسان و چشم‌اندازهای طبیعی را می‌توان دید.

پیشینه [ویرایش]

پیشینه آذین و تذهیب در هنر کتاب‌آرایی ایران، به دوره ساسانی می‌رسد. بعد از نفوذ اسلام در ایران، هنر تذهیب در اختیار حکومتهای اسلامی و عرب قرار گرفت و «هنر اسلامی» نام یافت. اگر چه زمانی این هنر از بالندگی فرو ماند، اما مجدداً پویایی خود را به دست آورد. چنانکه در دورهٔ سلجوقی مذهـبان، آرایش قرآنها، ابراز و ادوات، ظرفها، بافته‌ها و بناها را پیشهٔ خود ساختند و چندی بعد، در دوره تیموری این هنر به اوج خود رسید و زیباترین آثار تذهیب شده به وجود آمد.

هنرمندان نقاش، صحافان و صنعتگران، به خواست سلاطین از سراسر ایران فراخوانده شدند و درکتابخانه‌های پایتخت به کار گمارده شدند. بدین ترتیب، آثار ارزشمند و با شکوهی پدید آمد. در دورهٔ صفوی، نقاشی، تذهیب و خط درخدمت هنر کتاب آرایی قرار گرفت و آثاری به وجود آمد که زینت بخش موزه‌های ایران و جهان است. اما، رنج هنرمندان بی ارج ماند و ارزش آنان در زمان زندگیشان شناخته نشد و هنر نقاشی به ویژه تذهیب، پس از دوره صفوی از رونق افتاد. اگر چه هجوم فرهنگ غرب به ایران، حرکت پیشرو این هنر را کند ساخت، ولی با زحمت هنرمندان متعهد و دوستداران هنر این مرز و بوم، شعلهٔ هنر تذهیب همچنان فروزان است.


 

تذهیب ایرانی [ویرایش]

شاید بتوان تاریخ آرایش و تذهیب قرآن را هم‌زمان با نوشتن آن دانست به این معنی که نخست به منظور تعیین سر سوره‌ها، آیه‌ها، جزوه‌ها و سجده‌ها آن را به نوعی تزئین می‌کردند. رفته رفته علاقه مفرط مسلمانان به قرآن و همچنین عشق به تجمل، هنرمندان را بر آن داشت تا در تذهیب آن دقت بیشتری به کار برند و در نتیجه این آثار از سادگی بیرون آمد و جنبه تزئینی به خود گرفت به خصوص قرآن‌هایی که در برای امرا و بزرگان نوشته می‌شد. این امر خود یکی از علل توجه هنرمندان به تزیین بیشتر و موجب تکامل فن تذهیب شد.

به گزارش میراث خبر مهدی مکی نژاد، عضو گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنردر باره منشاء هنر تذهیب می‌گوید: «دقیقا نمی‌توانیم بگوییم منشاء این هنر ایران است اما آنچه مسلم است این است که این هنر از دوران ساسانیان به صورت گچبری‌های دیوار و حتی پیش از آن به صورت نقوش روی سفالینه وجود داشته‌است. که بعد از اسلام این نقوش و حجاری‌ها وارد کتاب‌ها می‌شود و بیشتر خودش را نشان می‌دهد.» از طرز تذهیب و آرایش قرآن هائی که قبل از قرن سوم هجری تدوین شده اطلاع چندانی در دست نیست. اصولا درباره هنر نقاشی و مذهب کاری در قرون اولیه اسلام اطلاع زیادی در دست نیست. قرآنها نفیس غالباً به دستور پادشاهان و سرداران وقت تهیه می‌شد و هنرمندان سعی می‌کردند آنرا که بطرز بسیار عالی آرایش کنند.

قدیمی‌ترین قرآن‌های باقی مانده از قرون اولیه اسلام همگی به خط کوفی است، نقش و تزئین آنها تقریباً یکنواخت بوده فقط در صفحه اول و گاهی دو صفحه آخر با نقوش هندسی آرایش می‌شدند. سر سوره‌ها نیز غالباً دارای نقوش تزئینی بوده و عموماً در سمت راست آنها یک یا چند گل درشت وترنج طرح می‌زدند. شروع سوره و اسم آن را هم به قلم زر می‌نوشته‌اند و نقطه‌های حروف را با رنگ قرمز و سبز یا زعفران و آب طلا مشخص می‌کردند. محل حزب و سایر علامات هم به همین شیوه مزین می‌شد. چون ایرانی‌های مانوی مذهب، کتاب دینی خود ارژنگ را که به وسیله مانی منقوش و مزین مزین دیده بودند بعد از ایمان آوردن به اسلام به تزئین قران رو آوردند. اما احتمالاً به دلیل اینکه اسلام شکل و تصویررا نهی کرده و مکروه دانسته هنر مندان برای ارضاء حس هنری خود به تزئین و تذهیب رو آوردند.

صفحات بدست آمده از کاوشهای علمی تورفانی نشان می‌دهد که نقاشان و خطاطان آن زمان توانسته‌اند به نحو زیبائی خطوط را با نقوش ترکیب کنند. این سبک در دورا ن اسلامی متداول و معمول شد.

مکی نژاد درباره این هنر در دوران اسلامی می‌گوید:«مهم نیست که مبداء این هنر ایران بوده‌است یا نه اما مسلم است که این هنر در ایران تکامل پیدا می‌کند و نظم هندسی خاصی به خود گرفته‌است. تنها در ایران است که تذهیب به این شکل، با این نظم و با این هندسه دیده شده‌است. کارهای مشابهی که عرب‌ها یا چینیان انجام داده‌اند در مقابل آثار ایرانی بسیار ضعیف جلوه می‌کند. پراکندگی رنگ‌ها و نقوش هندسی اقوام دیگر هنوز هم به پختگی کامل نرسیده‌است.تذهیب ایرانی واقعا بی نظیر است.» در قرون اولیه دوران اسلامی به همان اندازه که به خوشنویسی توجه می‌شد فن آرایش و تذهیب نیز مورد علاقه بزرگان و امیران بود تا جائی که در نقاط مختلف ایران به خصوص خراسان، مراکزی جهت تعلیم و پرورش علاقمندان در این فن به وجودآمد و رفته رفته فن تذهیب راه کمال را طی کرد.درقرون اولیه دوران اسلامی، خود خطاطان کار تذهیب را به عهده داشته‌اند ولی به تدریج تقسیم کار بین هنرمندان متداول و مرسوم شد. به احتمال قوی اول خطاط و خوشنویس کار خود را انجام می‌داد، یعنی نسخه کتاب و یا قرآن را می‌نوشته و در ضمن کتابت آن مقداری فضا برای کشیدن صور و یا مذهّب کاری در صفحات خالی می‌می گذاشتند، طوری که بعضی از این کتاب‌ها که هم اکنون در دست است نشان می‌دهد که قسمتی از کار تذهیب ناتمام مانده‌است.

از قرن ششم به بعد تزئین و تذهیب قرآن‌ها با روشی که در دوره‌های قبل به کار برده می‌شد فاصله گرفت. تزئینات از سادگی خارج شد و نقوش هندسی جای خود را به طرح‌های شاخ و برگ دار داده‌اند این گلبرگ‌های به هم پیچیده انسان را به یاد نقوش سلجوقی که بر روی مساجد این دوره در اصفهان و قزوین و اردستان بنا شده‌اند می‌اندازد. از روزگار سلجوقی شماری قرآن‌های مذهّب باقی مانده که شاید یکی از بهترین و نفیس‌ترین انواع آن قرآنی است با تفسیر مجلد که در سال ۵۸۴ فراهم شد است. این قرآن برای مطالعه امیر غیاث الدین ابوالفتح محمد بن سام تهیه و کاتب آن محمد بن عیسی بن علی نیشابوری است ولی متأسفانه از نام مذهب آن ذکری به میان نیامده و احتمال فراهم آوردن آن در خراسان از توسط امیر غوریان وجود دارد که قرآن به نام او مصور است. در اواخر قرن هفتم و اوائل سده هشتم هجری شهر تبریز یکی از مراکز مهم برای تشویق و پرورش هنر مندان به شمار می‌رفت و این امر موجبات توسعه و تکامل فن نقاشی و تذهیب را فراهم ساخت، به خصوص در اوائل قرن هشتم به همت و سعی خواجه رشید الدین که بانی ربع رشیدی در نزدیکی شهر تبریز است توجه بیشتری برای کتابت قرآن و کتاب و آرایش و تذهیب آنها شد و در نتیجه مکتب جدیدی که به مکتب تبریز معروف است، به وجود آمد که درهنر نقاشی و فن تذهیب دوره‌های بعد تأثیر زیادی داشته‌است.

از تغییراتی که در طرز تذهیب و آرایش قرآن و کتاب در این دوره به وجود آمد، استفاده از اشکال هشت گوش و ستاره دوازده پر به صورت مرکب یا مجزا از هم بر سر لوح‌ها و نیز ستاره‌های آبی رنگ و گل‌های پرپر کوچک برای تزئین است. سر سوره‌ها نسبتاً پهن و با خط کوفی روی زمینه لاجوردی با شاخ و برگ درشت نقش شده‌است. در حواشی قرآن نیز گاهی نقش تزئینی از طرح‌های اسلیمی دیده می‌شود که از حیث رنگ آمیزی بسیار جالب است. علاوه بر رنگ طلا از الوان دیگر چون آبی، قرمز، سبز و پرتقالی نیز استفاده می‌شده، روی هم رفته در این دوره صنعت تذهیب به اوج کمال و ترقی خود رسیده‌است.

دوره تیموری از دوره‌های بسیار مهم و پررونق و اعلای هنر مذهّب کاری است. سلاطین تیموری همه مشوق هنر کتاب نویسی بوده‌اند که بزرگ‌ترین و مهم‌ترین آنها «بای سنقر میرزا» پسر شاهرخ بوده‌است. این شاهزاده علاوه بر اینکه خود به شخصه مردی هنرمند و بهره مند از فنون کتابت و خط و تذهیب و نقاشی بود، جمع کثیری از هنرمندان که از سراسر امپراتوری تیموری گرد آورده‌اند که در دربار و دارالعلم و کتابخانه‌ای که در هرات بنیاد نهاده بود می‌زیستند. در این شهر کاغذ ساز، خطاط، تذهیب کار، صحاف، رنگ ساب، نقاش و امثال این قبیل هنرمندان از اهمیت بالایی برخوردار بودند.کتب این شهر از نفیس‌ترین و زیباترین کتاب هائی است که تا کنون تهیه شده.

در این زمان هنرمندان توجه زیادی به ترسیم اشکال، نباتات، گل‌ها، مناظر طبیعی و گاهی اشکال پرندگان کرده‌اند. قرآن‌های این دوره مخصوصاً آنها که برای شاهرخ و بایسنقر میرزا فراهم شده در زمره زیباترین تذهیب کاری هاست. طلا و لاجورد یکی از عوامل اصلی کار آنها بوده و در همه حال برای آرایش و تذهیب کتاب و قرآن از آنها استفاده می‌شده‌است. صنعت تذهیب که در دوره تیموری راه کمال پیمود در زمان صفویه نیز ادامه پیدا کرد. در این زمان زمینه‌ها معمولاً آبی رنگ است و تقسیم‌ها کوچکتر و به رنگ طلایی و سیاه دیده می‌شود. طرح‌های تزئینی نیز به رنگ سفید، زرد، سرخ، آبی و سبز است. تذهیب کاری و نقاشی با طلا در دوره صفویه ترقی کرد. بسیاری از نسخ باقی مانده از این زمان حاشیه بزرگی دارد که مناظر طبیعی، اشکال انسان و حیوان بر آن نقاشی شده و رنگ طلایی، سبز و زرد در آنها به کار رفته‌است. اما امروز تذهیب چه وضعیتی دارد؟ مهدی مکی نژاد، عضو گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنردر باره هنر تذهیب در دوران معاصر به میراث خبر گفت: «در دوران معاصر ما با دو نوع تذهیب روبرو می‌شویم، اول تذهیب‌هایی که هنرمندان آن پایبند به اصول سنتی این هنر هستند. آثار این گروه از نظر فرم و شکل متنوع تر از گذشته شده‌است اما آن ساختار شکنی صورت نگرفته‌است. در واقع موتیوها، المان‌ها، نقوش پرندگان، گل‌ها و گیاهان همان هاست اما طرح‌ها و تا حد زیادی رنگ‌ها عوض شده‌اند. اما در دسته دوم نگاه متفاوتی وجود دارد که می‌تواند نوید بخش تحولاتی در آینده باشد.»

مکی نژاد معتقد است:«اتفاقی که در نگار گری ایرانی افتاد حالا دارد در تذهیب می‌افتد. استادانی چون فرشچیان نگاه سنتی به نگارگری دارند اما نگارگرانی مثل تاکستانی و مجید مهرگان نگاه متفاوتی دارند و بیان قلم آنها ضمن حفظ اصالت و به مضامین اسطوره‌ای جدید و امروزی نگاه می‌کنند. شاید این حرکت‌ها هنوز به صورت انفرادی باشد اما امیدواریم میان هنر جویان این رشته جایگاه این هنر محکم شود و سبک تازه‌ای در آن ابداع شود.»



:: بازدید از این مطلب : 281
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : یک شنبه 1 آبان 1390 | نظرات ()